Wednesday, March 7, 2007

بيانيه سازمان «حقوق بشر اول» در حمايت از رهبران جنبش زنان در ايران


به آزادي رهبران جنبش زنان در ايران کمک کنيد: کمپين براي تساوي حقوق زن جرم نيست

روز يکشنبه 13 اسفند، پليس ايران 33 نفر از زناني را که جلوي دادگاه انقلاب اسلامي تهران جمع شده بودند دستگير و زنداني کرد. اين زنان در حال حمايت صلح آميز از پنج زن فعال ديگر بودند که قرار بود آنروز به اتهام برگزاري تظاهرات خردادماه امسال محاکمه بشوند. هشت نفر از زنان بازداشت شده در روز 13اسفند روز سه شنبه 15 اسفند آزاد شدند اما 25 نفر ديگر در زندان اوين باقي ماندند.

ما نگران هستيم که بازداشتهاي بيشتري روز 17 اسفند که روز جهاني زن است صورت بگيرد.

در خرداد 1385، مسئولان ايراني با خشونت جمعيت صلح آميزي که براي حمايت از تساوي حقوق زن در ايران جمع شده بود را پراکنده کردند و عده زيادي را دستگير کردند. هم اکنون پنج نفر از دستگير شدگان براي استفاده از حق بنيادين آزادي بيان و آزادي برگزاري اجتماع تحت پيگرد قانوني قرار دارند.

با کمک شما، ما مي توانيم به فشارهاي افزاينده جهاني بر دولت ايران براي آزادي فوري 25 زني که هنوز در زندان به سر مي برند و متوقف کردن دستگيري مدافعان صلح آميز حقوق بشر، اضافه کنيم.

لطفاً با اقدام خود حمايت خود را از زنان مداقع حقوق بشر در ايران نشان دهيد.
چگونه مي توانم کمک کنم؟

نامه سرگشاده بیش از 620 فعال سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی به رئیس قوه قضاییه در اعتراض به بازداشت گروهی از فعالان حقوق زنان


جناب آقاي هاشمي شاهرودي
رياست محترم قوه قضائيه

با سلام،

چنانكه مستحضر هستيد حدود 35 نفر از فعالان حقوق زنان متشکل از اساتيد دانشگاه، پژوهشگران، حقوقدانان، وکلا و روزنامه نگاران كه روز يكشنبه 13/12/85 در اعتراض به نحوه محاکمه ي5 تن از فعالان زن در مقابل دادگاه انقلاب تهران در اجتماعي مسالمت جويانه شرکت كرده بودند، بازداشت و طي چند روز گذشته در بند 209 زندان اوين، تحت مديريت وزارت اطلاعات، زنداني شده اند.

در شرايطي که اين تجمع بر مبناي اصول 9 و 27 قانون اساسي ايران و همچنين ماده 20 اعلاميه جهاني حقوق بشر که "آزادي" و "حق برگزاري تجمعات غيرمسلحانه" را براي شهروندان به رسميت شناخته شده است، در حال انجام بود ماموران دادستاني به صورت سازمان يافته و خشونت آميز به مقابله با آن پرداختند.

اصل نهم قانون اساسي ايران تصريح دارد:" درجمهوري اسلامي ايران آزادي و استقلال و وحدت و تماميت ارضي کشور از يکديگر تفکيک ناپذيرند و حفظ انها وظيفه دولت و آحاد ملت است. هيچ فرد يا گروه يا مقامي حق ندارد به نام استفاده از آزادي به استقلال سياسي، فرهنگي، اقتصادي و نظامي و تماميت ارضي ايران کمترين خدشه اي وارد کند و هيچ مقامي حق ندارد به نام حفظ استقلال و تماميت ارضي کشور آزاديهاي مشروع را، هرچند با وضع قوانين و مقررات، سلب کند.".
اصل بيست و هفتم نيزتاکيد مي کند: "تشکيل اجتماعات و راهپيمائيها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مباني اسلام نباشد، آزاد است."

جنابعالي اذعان داريد که جمهوري اسلامي ايران متعهد به اجراي اعلاميه جهاني حقوق بشر است. بر اساس بند يک ماده 20 اعلاميه جهاني حقوق بشر"هرشخصي حق دارد ازآزاديتشکيل اجتماعات، مجامع و انجمنهاي مسالمت آميز بهره مند گردد." حقي که به طورمکرر در ديگر کنوانسيون هاي بين المللي و مصوبات مجمع عمومي سازمان ملل از جمله "اعلاميه حقوق ومسئوليت افراد، گروه ها وارگان هاي جامعه جهت ترويج و حمايت حقوق بشر و آزادي هاياساسي شناسايي شده جهاني" بر آن تاکيد شده است.
جنابعالي رئيس قوه اي هستيد که بر اساس اصل يکصد و پنجاه و ششم قانون اساسي بايد "مستقل" و "پشتيبان حقوق فردي و اجتماعي و مسئول تحقق بخشيدن به عدالت" و عهده دار وظايفي چون "احياي حقوق عامه و گسترش عدل و آزادي مشروع" شهروندان و از جمله دستگيرشدگان اخير باشد.
ما امضا كنندگان زير ضمن اعتراض به نقض قانون اساسي و اعلاميه جهاني حقوق بشر و نحوه ي برخورد، نگهداري و دادرسي اين فعالان حقوق زنان، خواستار آزادي سريع آنان و بازگرداندنشان به دامان خانواده، به ويژه نزد فرزندان خردسال و والدين سالخورده شان هستيم.
1385/12/16
اسامي امضا کنندگان:

بابک آذرآبادگان، فاطمه آرام نژاد، محسن آرمين، محمد آزادى، رضا آشفته، زهره آقاجري هاشم آقاجري، ساسان آقايي، سامر آقايي، رضا آل محمد، ناصر آملي، مسعود آقايى، غلام حيدرابراهيم باي‌سلامي، عباس ابوذري، سمانه ابوليپور، سحر ابونصر، فائزه اثني عشري، هادي احتظاظي، حميد احراري، طاهر احمدزاده، بهزاد احمدي نيا، حسن احمدي، محسن احمدي، نعمت احمدى، مهدي احمدي، محمود احمديان، بهمن احمدي اموئي، محمدرضا احمدي نيا، مصطفي اخلاقي،‌ بها الدين ادب، ساجد اردبيلي، علي رضا ارشادي فر، سعيد ارکانزاده يزدي، امير اسحاقي، بهروز اسدنژاد، ميلاد اسدي، حسن اسدي زيدآبادي، سعيد اسفنديار، احمد اسلامي، يدالله اسلامي، رشيد اسماعيلي، زهره اسلاميان، مرتضى اشفاق، حميد آصفى، سهيل آصفي، مرتضي اصلاح چي، سحر افاضلي، حسن افتخاراردبيلي، مهدي افروز منش، جلال اقتدارى، اعظم اكبرزاده، زهرا اكبرزاده، علي رضا اکبرزادگان، علي اکرمي، پروين امامي، مهسا امرآبادي، محمود امير احمدى، پارسا اميرپور، اکبر اميري، مهدي اميني زاده، اسدالله اميني ، حجت انصاري، حسين انصاري راد، حامد ايرانشاهي، اميد ايرانمهر اشناوري، اميرحسين ايرجي، مصطفي ايزدي، عمادالدين باقي، مجتبي بديعي، كمال الدين بازرگانى، مريم الله ياري، پروين بختيار نژاد، اكبر بديع زادگان، پرويز براتي، رحمت الله برهانى، ابوالفضل بازرگان، عبدالعلي بازرگان، فرشته بازرگان، محمد نويد بازرگان، ملکه بازرگان، فتانه بازرگان، مسعود باستاني، مختار باطولي، روح‌اله باقرآبادي، ايرج باقرزاده، زينب بحريني، پروين بختيارنژاد، ايمان براتيان، محمد بذرپور، محمد بسته نگار، مهدي بسته نگار؛ کيومرث بليوند، محمد حسين بني اسدي، ترانه بني يعقوب، عماد بهاور، زهرا بهبودي، فاطمه بهدشتي، مريم بهرمن، محمد بهزادى، حميد بهشتى، محمد بهفروزى، احمد بورقاني، سهام الدين بورقاني، راضيه بوستانکار، مرضيه بوستانکار، جلال بهرامي، مجتبي بيات، صفا بيطرف، طاهره بيگدلي، مريم بيگلري، ايمان پاک نهاد، مسعود پدرام، محمود پرهامي، جعفر پناهي، داود پنهاني، عباس پوراظهرى، سعيد پورعزيزي، رضا پويان، محمود پيش بين، حبيب الله پيمان، مجيد پيمان، سيدمصطفى تاج زاده، عبدالرضا تاجيك، مهدي تاجيک، عباس تاج‌الديني، محمد علي تبرائي، حميد تاجرنيا، عبدالرضا تاجيک، نسرين تخيري، هادي تفنگچي، مصطفى تنها، رضا تهرانى، محمد تهوري، مرجان توحيدي، هدي توحيدي، غلامعباس توسلى، محمد توسلى، محمدرضا توسلى، محمدعلي توفيقي، خالد توكل، محمد توكل، مجيد تولائى، مجيد جابرى، شهاب جزايري، کريم جعفري، شهلا جعفريان، حسن جعفري پور، پروين جلائي، حميدرضا جلائى پور، جلال جلالي زاده، علي جمالي، عباس جنگي، مجتبي جهاني، نرگس جودکي، ماندانا چترچي، حبيب حاج حيدري، رضا حاجى، مجيد حاجي بابائي، مرجان حاجي رحيمي، بهمن حافظى، مهدي حبيبي، سعيد حجاريان، طه حجازى، جلال الدين حجتي، حميد حديثي، حسين حريرى، حميد حسامي، آيدين حسنلو، آرش حسن نيا، زهرا حسيني، صديقه حسيني، فائزه حسيني، بهزاد حق پناه، جمشيد حقگو، زينب حقي، فاطمه حقيقت جو، وحيد حقيقي، على حكمت، منيژه حکمت، ابوالفضل حكيمى، عبدالكريم حكيمى، مجيد حكيمى، محمد رضا حمسى، محمد حيدري، فخرالدين حيدريان، جليل حيدريان يزدلي، جعفر خائف، هادي خانيكي، رضا خجسته رحيمي، ابراهيم خدادادى، امير خرم، مصطفي خسروي، فهيمه خضرمحمودي، حسين خطيبي، محمد خطيبي، الياس خلج، محمدحسين خليلي اردكاني ، مجتبي خندان، راوه خوارزمي، ابراهيم خوش سيرت سليمي، اسماعيل خوش محمدى، ناهيد خيرابي، مسعود خيراتي، هوشنگ خيرانديش،محمدعلى دادخواه، محمد دادفر، رسول دادمهر، محمدمهدى دانشيان، فريبا داودي مهاجر، احسان داوري، امين دربان، محمود درد كشان، سعيد درودى، محمود دل آسايى، اميرخسرو دليرثاني، علي دهقان، مسعود دهقان، عباس دهقان نژاد، مصيب دوانى، پروين دخت دفتري، ابراهيم دينوي، فاطمه راكعي، امير رزاقي، محمد صادق ربانى، تقي رحماني، ابراهيم رحمتي، شبنم رحمتي، جواد رحيم پور، سعيد رحيمي مقدم، محمدجواد رجائيان، عليرضا رجايى، طاهره رحيمي، سميرا رزاقي، سهراب رزاقي، سمينا رستگاري، مژگان رستمي، احمد رسول زاده، محمود رسول زاده، محمد صادق رسولي، احد رضائى، اصغر رضائى، بيوك رضائى، حميدرضا رضائي، سکينه رضائي، عبدالعلي رضائي، بهمن رضا خانى، سعيد رضوى فقيه، حسين رفيعى، عبدالله رمضان‌زاده، بنفشه رمضاني يگانه، علي رنجي پور، مسعود رهبري، مهدى رهنما، فرزانه روستائي، محمد حسين روشن، رضا رئيس طوسى، صديقه زارع، نفيسه زارع کهن، فياض زاهد، شيوا زرآبادي، جمال زره ساز، علي زرين، اکبر زماني، صديقه زماني، محمد ابراهيم زمانى، سجاد زند، پرويز زندى نيا، احمد زيدآبادى، محمد رضا زهدى، سيد مجتبي سادات، عليرضا ساريخانى، جليل سازگارنژاد، احمد ساعى، سجاد سالک، فرزانه سالمي، بنفشه سام گيس، مسعود سپهر، نسرين ستوده، عزت الله سحابى، فريدون سحابى، هاله سحابى، عيسي سحر خيز، نسيم سربندي، محمد سرچمى، اميد سرخي، محمدعلي سعدائي، محمود سعيدزاده، بيوک سعيدي، سعيده‌ سعيدي، عبدالفتاح سلطاني، مرتضي سلطانيه، آرمين سليماني، محمد جواد سليماني، علي سماواتيان، علي سميع نژاد، علي سياسي راد، علي اصغر سيدآبادي، سيد رضا سيدزاده، محمدعلي سيدنژاد، سيد محمد علي سيف‌زاده، هاله سينکي، سلمان سيما، محمود بصير شاددل، ابراهيم شاكرى، لاله شاکري، تقى شامخى، على شاملو، محمد محمد شانه چى، حسين شاه حسينى، سپيده شاه محمدي، مريم شباني، فهيمه شجاع، کاوه شجاعي، جعفر شرف خاني، شهلا شرکت، سعيد شريعتي، محمد شريف، حجت شريفي، سعيد شريفي، محمد شريفي، جواد شرف‌الديني، معصومه شفيعي، كاظم شكري، الله وردى شمبورى، محمود شمس الواعظين، احمد شهامت دار، حسن شهبازي، محمد شهرابي، ابراهيم شيخلو، نگين شيرآقايي، آمنه شيرافکن، احمد شيرزاد، سعيد شيركوند، فيروزه صابر، هدي صابر، محمد صاحب محمدي، محمد صادقي، هاشم صباغيان، مصطفي صداقت جو، احمد صدر حاج سيدجوادى، رضا صدر، احمد صدري، سميرا صدري، محمود صدري، صادق صدقگو، رضا صفري، لطيف صفري، مهدى صراف، عليرضا صفائي، عباس صفائي‌فر، يحيي صفي آريان، فضل الله صلواتى، كيوان صميمى، جليل ضرابي، على اشرف ضرغامى، فريدون ضرغامى، سيد شهاب الدين طباطبائي، مقداد طباطبائي، اعظم طالقانى، حسام طالقانى، طاهره طالقانى، نرگس طالقانى، اكبر طاهرى، بهروز طاهري، رئوف طاهرى، محمد طاهرى، نوشين طريقي، امير طيراني، کيوان ظهرابي، وحيد عابديني، ندا عبداللهي، علي عبدي، جمشيد عزيزي، احمد عبادي، سيد جعفر عباس زادگان، كريم عابديني، سيد منصور عامري، فريبا عباسقلي زاده، فرزانه عربي، فيض‌اله عرب سرخي، مهدي عربشاهي، فرزانه عربي، علي عزيزي، زهرا عصاريان، روئين عطوفت، سيد عظيم عظيمي فر، جواد علائي، باقر علائي، علي علوي، عليرضا علوى تبار، محمدباقر علوى، دلارام علي، سعيده عليپور، رضا عليجاني، امير عليزاده، طاهر عليزاده، على عليزاده نائينى، محمد جعفر عمادى، محمود عمرانى، فريدون عموزاده خليلي، فريده غائب، على اصغر غروى، عليرضا غروى، ماجد غروى، مسيح غروى، سعيد غفارزاده، مسعود غفاري، على غفرانى، مهدى غنى، فريده غيرت، محمدتقى فاضل ميبدى، ليلا فاضلي، باقر فتحعلي بيگي، علي فتوتي، نادر فتورچي، ليلي فرهادپور، گيسو فغفوري، مرتضي فلاح، ارسلان فلاح، ابراهيم فتاحي، مقصود فراستخواه، عذرا فراهاني، پناه فرهادبهمن، مهدي فخر، پويان فخرآيي، مهدي فخرزاده، مريم فرخي، غفار فرزدى، شهين فرزين پژوه، حسن فرح آبادي، مهرآوه فردوسي، فاطمه فرهنگ خواه، حسن فريد اعلم، بهرام فياضي، احمد قابل، هادى قابل، ليلي قاسم زاده، حسن قاضي مرادي، عباس قائم الصباحي، علي قديمي، خسرو قشقايى، ماهرو قشقايى، رحمانقلى قلى زاده، رضا قلي زاده، مهدي قلي‌زاده اقدم، عبدالحسين قمي زاده، عبدالمجيد قندى زاده، نظام الدين قهارى، ، عبدالحسين قمي‌زاده، مصطفى قهرمانى، ميثم قهوه چيان، حجت الله قياسى، رحمان كارگشا، اسداله كارشناس، حسين کاظمي، مرتضى كاظميان، جعفر كامبوزيا، رسول کامرانزاده، سينا کاميار، هادي كحال‌زاده، محسن كديور، منوچهر كديور، جميله كديور، خسرو كردپور، مسعود كردپور، سارا کرمانيان، على كرمى، محبوبه کرمي، عليرضا كرماني، جميله کريمي، روزبه کريمي، حسن كسمايي، فريدون کشکولي، علي رضا کفشکنان، فاطمه كمالي احمدسرايي، ناصر كميليان، پروين كهزادى، الهه كولائي، يعقوب كوثرى، محمد كيانوش‌راد، بهناز كياني، اميد گشتاسبي، بيژن گل افرا، محمد حسن گلرخيان، مهديه گلرو، اکبر گنجي، مسعود لدنى، معصومه لقماني، حسين لقمانيان، مجتبي لطفي، فريده ماشيني، حميدرضا مالکي، احسان مالکي پور، سعيد متقي، محمد تقى متقى، رجبعلي مزروعي، حسين مجاهد، سعيد مجرب، کريم مجرب، زهره مجردي، احسان محرابي، محسن محققى، جلال محمدلو، نرگس محمدي، نوشين محمدي، محمد محمدى اردهالى، فخرالسادات محتشمي پور، جواد محمودي، سيد على محمودى، فهيمه محمودي، فريد مدرسي، حسين مدني، سعيد مدنى، احمد مدادي، ماشاءالله مديحى، ، پيمان مرتب، قاسم مرادي، فريد مرجائي، آرمين مروج، مصطفى مسكين، رضا مسموعى، ضيا مصباح، ليلا مصطفوى، مصطفى مصطفوى، عباس مصلحى، محمد جواد مظفر، عبدالحميد معافيان، محمود معتقد، مهدي معتمدي مهر، احمد معصومي، علي‌اكبر معين‌فر، اصغر معين فر، ضياء مصباح، احمد معصومي، سارا معصومي، ياسر معصومي، بدرالسادات مفيدى، خديجه مقدم، مرتضى مقدم، علي مقيمي، علي ملازمي، فهيمه ملتى، کاظم ملکي، مصطفي ملكيان، علي مليحي، احمد منتظرى، جواد منتظري، سعيد منتظرى، آذر منصوري، خسرو منصوريان، علي مهرداد، سهيل مهروزي، كيوان مهرگان، نبي موسا، سيد احمد موسوي، سيدرضا موسوى سعادتلو، مهدي موسوي، سيد علي موسوي خوئيني، اتابک موسوي نسب، شهيندخت مولاوردي، عبدالله مومني، على مومنى، محمود مومنى، امير ميرخانى، سراج الدين ميردامادي، مريم ميرزائي، فخرالسادات ميرفتاحي، وحيد ميرزاده، الله كرم ميرزايى، فرهنگ نادري، مهدي نارکي، بهنود نادري، سارا نادري، فرشته ناصرگيوه چى، الناز ناطقي، مهدي ناطقي، حسن نراقى، سياوش نژادپور، زهره نصرالله زاده، محمود نعيم پور، علي اكبر نجفي، احمد نعمت زاده، جعفر نقمي، محمود نكوروح، امير نكوفر، محمد تقى نكوفر، علي نکونسبتي، سيد حميد نوحى، امير حسين نوربخش، فخرالسادات نوربخش، منوچهر نوربخش، کامبيز نوروزي، حسين نوري زاده، نوشين نوع پرست، صالح نيكبخت، علي نيکوئي، احمد هادوي، محمد هادي هاديان، هادى هادى زاده يزدى، محمد هاشمي، ناصر هاشمي، بهاره هدايت، سيدهاشم هدايتي، عليرضا هندى، احسان هوشمند، اكبر والى، رسول ورپايى، نسرين وزيري، منصور وفا، فرناز وفائي، باقر ولى بيك، جليل ولى بيك، اعظم ويسمه، رحيم ياورى، على فريد يحيايى، محمود يگانلي، حنيف يزداني، كاظم يزدى، ابراهيم يزدى، عاطفه يوسفي، هيوا يوسفي، حسن يوسفى اشكوري، رضا يوسفيان، حسن يوسفيان آراني.

اخبار تکان دهنده از زنان بازداشت شده


سايت ميدان - طبق آخرين اخبار بدست آمده از بند 209 زندان اوين، تعدادي از زنان بازداشتي در جلوي دادگاه انقلاب حالشان خوب نيست و هر لحظه بدتر مي شود.

در حال حاضر مهناز محمدي که مبتلا به بيماري است، به شدت حال عمومي بدي دارد به طوريکه حتي توان راه رفتن ندارد.
فاطمه گوارايي در اغما به سر مي برد و رضوان مقدم زونا گرفته است. غير از اينها خبري هم از شهلا انتصاري نيست. او از همان ابتدا در سلول انفرادي محبوس شده است.
مسئله اعتصاب غذا هم چنان ادامه دارد و 3 تن از زنان جوان را به عنوان عاملان اين اعتصاب به بند عمومي منتقل کرده اند.

نسرين افضلي، زارا امجديان و مريم حسين خواه اين 3 نفر هستند که اينک به بند عمومي منتقل شده اند.

طبق آخرين خبرها از زندان اوين مسئولان در حال پراکنده کردن زنان بازداشتي هستند. اينک آنها به سلول هاي سرد و تاريکي منتقل شده اند که حتي پتويي نيز براي گرم کردن خود ندارند.

عصر ديروز تعداد 8 نفر از زنان بازداشت شده در جلوي دادگاه انقلاب آزاد شدند، اما همراهان ديگرشان از اين موضوع اطلاع نداشتند. به اين 8 نفر و هم سلولي هايشان گفته بودند که مي خواهند سلولشان را عوض کنند.
در حال حاضر مسير بازجويي از زنان دستگير شده تغيير کرده است و ديگر سوالات درباره تجمع و نحوه بازداشت نيست، بلکه کاملا معطوف به فعاليت هاي گذشته، سفرهاي خارجي، ارتباطات و گاه سوال هاي نا هنجار اخلاقي است.

گفتگويي کوتاه با پرستو دوکوهکي پس از آزادي


سايت ميدان - «پرستو دوکوهکي» را به عنوان يک روزنامه نگار فعال عرصه زنان مي شناسيم. روزنامه نگاري که يکي از پرطرفدارترين وبلاگ ها(زن نوشت) را دارد. براي نوشتن خلاصه فعاليت او مي توان کلي سايت و روزنامه رديف کرد. از مجله زنان گرفته و آخري هايش اعتماد بودند و اعتماد ملي.
پرستو از جمله بازداشت شدگان جلوي دادگاه انقلاب بود که در ساعت 5 بعدازظهر روز 15 اسفند پس از حدود 54 ساعت آزاد شد.
خيلي خلاصه 3 ساعت بعد از آزادي اش با سايت ميدان گفتگو کرد و روند اين مدت و اتفاقاتي که افتاده است را بازگو کرد. صدايش شاد و سرزنده بود. در مدت کوتاه چند دقيقه اي گفتگو بيش از چند تلفن از دوستانش داشت که کوتاه کوتاه حرف مي زد و شاد، سرشار از انرژي. کلي هم مهمان مي آمدند و مي رفتند. صداي قهرمان، انقلابي گفتن ها مي آمد. اما پرستو مي گفت :نه ! انقلابي هايش آن تو هستند هنوز. اگر فرصت بود صد تا سوال مي شد پرسيد. اما همان گزارش بدون وقفه پرستو به خيلي از سوال ها جواب مي دهد.
هر چند او ديگر به اعتصاب غذا نرسيده بود، بهش گفته بودند که مي خواهيم سلولت را عوض کنيم. اما اين عوض کردن برابر بود با آزادي. چرا مسئولان زندان اين طور گفته بودند، پرستو مي گويد:«شايد مي خواستند بقيه بچه ها نفهمند.»
او زياد در جريان اعتصاب غذا هم نبود، چون تصميم گيري ها و يا همان به ديوارها رنگ گرفتن ها برابر بود با زمان هاي بازجويي از او.

پرتم کردند داخل هايس
پرستو ماجرا را از همان اولين ساعت ها مي گويد. از همان دقايقي که آرام جلوي دادگاه انقلاب نشسته بودند :«اولش آرام نشسته بوديم. آنها هم مي آمدند و مي گفتند، مي آييم جمعتان مي کنيم و تهديد مي کردند. ما هم مي گفتيم کاري نداريم منتظر دوستانمان هستيم. بعد يک هايس آمد و يک ميني بوس. همه را به زور بردند سوار هايس کردند. نوبت من شده بود، نگاه کردم ديدم هايس پر است. قدم هايم را آهسته کرده بودم و فکر مي کردم بايد بروم سوار ميني بوس شوم ، حدودا 20 نفر سوار هايس بودند که يک دفعه دستي از پشت يقه ام را گرفت و تو هوا بلندم کرد. من آن وسط دست و پا مي زدم و هر چي تقلا مي کردم فايده اي نداشت. بعد من را پرت کرد داخل هايس. به طوري که بدنم کوفته شد.»
اولش رفتيم عشرت آباد، يک مقدار معطلمان کردند. پليس هاي زن عوض شدند. بعد رفتيم وزرا.»
به جاي دادگاه در هايس
پرستوادامه مي دهد:«در هايس بودم که شادي را ديدم. او وکيل يکي از بچه هايي بود که در آن روز دادگاه داشت. آنها هم ديدند بچه ها را دارند مي برند، دادگاه را رها کرده بودند و آمده بودند. بعدش بچه هاي ديگر را هم ديدم »
شادي صدر وکيل پرونده شهلا انتصاري است.
همه در 2 تا اتاق
ساختمان منکرات در خيابان وزرا حالا ديگر تابلو ندارد. حجم آدم ها، مردان و زناني که منتظر ايستاده اند، يا ماشين هاي پليسي که هر چند وقت يک بار مي ايستد و تعدادي خانم را با آرايش هاي ماسيده يا با مانتوهاي مشکي کهنه بر روي لباس هايي نامتعارف از نظر ماموران سوار و پياده مي کند، از نشانه هاي شناسايي اين بناي سنگ سفيد است. اما اين بار اين ساختمان مهماناني نامتعارف و متفاوت با بقيه داشت. زناني با ظاهرهاي معمولي بيشتر شبيه کارمندان و دانشجويان. 33 نفري که در جلوي دادگاه انقلاب بازداشت شده بودند، در 2 اتاق در کنار هم قرار گرفته بودند. پرستو مي گويد:«براي اين که پرونده اي در آنجا تشکيل دهند، ازهمه مان بازجويي کردند، با يکي دو سوال که چرا گرفتنمان و براي چي آنجا هستيم.»
پرستو ادامه مي دهد:«آنجا منتظر بوديم .طرف هاي ساعت 8 بود که ما را بردند سوار ماشين کردند»
مي پرسم گفتند شما را کجا مي برند. پرستو مي گويد:«گفتند ديگر از اين کارها نکينيد. مي خواهيم آزادتا ن کنيم. من که تجربه استاديوم آزادي را داشتم؛ دروغ گفتنشان مثل روز روشن بود. بعد ما را بردند اوين»
پرستو راست مي گفت در تجمع 10 اسفند84 جلوي درب غربي استاديوم آزادي تعدادي از دختران با روسري هاي سفيد مي خواستند به تماشاي ديدار تيم ملي با کاستاريکا بروند.چند مامورنيروي انتظامي با يک اتوبوس قديمي مي آيد و به آنها قول مي دهد که از درشرقي آنها را به داخل ببرد. سوار شدن همه همان و ترساندن و ارعاب کردن همان. آنها را 30 – 40 دقيقه در شهر مي گردانند و بعد در خيابان رهايشان مي کنند عده اي دوباره برمي گردند و بليت هايشان را از درخت آويزان مي کنند.
چشم بند ها را با خشونت بر چشم ها مي گذاشتند
حدود 33 نفر با ماشين ها به زندان اوين برده مي شوند. پرستو مي گويد:«خيلي رفتارشان با ما تحقير آميز بود، چشم بند مي زدند و چون بچه ها قبول نمي کردند مي گفتند غيرقانوني و شکنجه است، با خشونت چشم بند را بر چشمانشان مي گذاشتند. در تمام مدت پذيرش هم صداي دعواي نوشين و پروين و سوسن را با نمي دانم بازپرس يا قاضي پرونده مي شنيديم. بلند بحث مي کردند و داد و بيداد مي شنيديم. انگار مي خواستند ما را بترسانند»
انتصاري در سلول انفرادي
از همان ابتداي ورود به زندان اوين يا همان بند 209 معروف، شهلا انتصاري را جدا مي کنند و به سلول انفرادي مي برند. دوکوهکي مي گويد:«تا وقتي که من آزاد شدم هم در آن سلول بود» شادي صدر وکيل او هم در بازداشت است.
بازجويي در نيمه شب :4 ساعت
اين 33 نفر را در اتاق هاي چند نفره پخش مي کنند. ساعت کمي از 11 گذشته است. پرستو مي گويد:«من با ژيلا بني يعقوب، فريده انتصاري و محبوبه حسين زاده در کنار هم بوديم. هنوز نيم ساعت نبود که نشسته بوديم من را صدا کردند.»
پرستو را به داخل مي برند، چشم بند بر چشمانش مي زنند و او را رو به ديوار مي نشانند. اعتراضات پرستو در مورد چشم بند و اين که اين کار غيرقانوني است، چنين جواب داده ميشود که:«مي تواني چشم بند را بر داري» او هم چشم بند را بالا مي برد.
سوال اول در مورد بيوگرافي و سوال دوم درباره فعاليت هاي سياسي و اجتماعي است. پرستومي گويد:«گفتم من فعاليت سياسي نداشتم. خيلي سرم درد مي کرد. سوال ها را نمي توانستم جواب دهم. »
او را به بهداري مي برند، آمپول مي زنند و دوباره بر مي گردانند. بازجويي با اين جملات آغاز مي شود:«خوب حالا بيا با هم گفتگو کنيم»
پرستو اصرار مي کند بدون چشم بند و به صورت رو در رو باشد. طرف مقابل هم قبول مي کند«تا ساعت حدود 3.5 طول کشيد. کل چيزهايي که نوشتم 2 صفحه نبود. بيشتر او صحبت مي کرد و به نوعي مشغول ارشاد کردن من بود. استدلال مي کرد که چرا اين کار غلط است و کار بهتر از نظرش کدام است.»
بعد از تفهيم اتهام جرم نوشته شد و پرسيده شده بود که چه دفاعي داريد. پرستو مي گويد:«نوشتم اين ها را قبول ندارم. من روزنامه نگارم و براي تهيه خبر رفته بودم. تجمع هم طبق اصل 27 قانون اساسي غيرقانوني نبوده است. »
اينها را پايين ورقه نوشتم. برايم نوشتند که 50 ميليون وثيقه لازم است. پرستو مي گويد:«گفتم نمي دانم پدر و مادر هم چيزي را دارند. بايد زنگ بزنم ازشان بپرسم»
تک نويسي
ماجراي تک نويسي ها هميشه در بازجويي ها وجود داشته است. اين بار از پرستو مي خواهند درباره شادي صدر، محبوبه عباسقلي زاده، نوشين خراساني و پروين اردلان، شهلاانتصاري و رضوان مقدم تک نويسي کند. اما او آنها را آن قدر نمي شناخته است، خيلي از آنها را براي بار اول مي ديده است. پرستو مي گويد:«اطلاعات خاصي درباره شان نداشتم. چيزي ننوشتم»
«زن نوشت» پرينت شده بود
پرستو صبح زود طرف هاي ساعت 8 تقاضا مي کند که بازجويش را ببيند. به مسئول بند مي گويد بايد نکته اي را بگويم. ساعت 10:30 او را مي برند. اما مسئول دوم کس ديگري است. اين بار کل مطالب وبلاگش را پرينت گرفته بودند و زيردست آن فرد بوده است. پرستو مي خواسته است تا پيگيري وثيقه را انجام دهد. اما اين بار حتي به او اجازه داده نمي شود که چشم بندش را بردارد، اما با همان چشم بند رودر رومي نشيند. اين بار درباره محبوبه عباسقلي زاده هم صحبت مي شود. پرستو مي گويد:«گفتم من قرار بود شما را ببينم. مي خواهم زنگ بزنم ببينم خانواده ام توان پرداخت اين وثيقه را دارند؟»
پرستو جواب مي شنود:«احتياجي نيست . بدون وثيقه آزاد مي شوي»
اما اين آزادي يک روز و نصفي بعد به او داده مي شود.
در سلول بوده که شماره تلفن را مي گيرند که از پدرش بپرسند، فيش حقوقي بياورد بگذارد. همان شب البته زنگ مي زنند و امروز صبح قرار کفالت گذاشته مي شود . پرستو بعد از ظهر آزاد مي شود.
يک ساعت کوبيدن براي تلفن
کارها در آن بند که همه بودند، هاهنگ پيش مي رود. بعضي مسايل با فرياد زدن به گوش همه مي رسيده است. امروز صبح هم که اجازه تلفن داده نمي شده است ، يک ساعت به درها کوبيدند تا اجازه داده شود.

تلفن ممنوع
هر چند بازهم شهلا انتصاري ، سوسن طهماسبي و شادي صدر و محبوبه عباسقلي زاده امکان تلفن زدن پيدا نکردند.
اعتصاب غذا تا آزادي
پرستو زياد در جرين اعتصاب غذا نبوده است. چون همان موقع هايي که اين تصميم به وسيله داد زدن اعلام مي شده است، مشغول بازجويي بوده است. او مي گويد:«راستش به اعتصاب غذا نرسيدم. فکر مي کنم از سلول نوشين اينها شروع شد و به بقيه اطلاع داده شد. خيلي ها ناهار نخوردند و مي خواستند شام هم نخورند»
آنها مي گفتد:«اعتصاب تا آزادي»

همه تفهيم اتهام شدند
در فاصله 24 ساعت بعد از بازداشت به همه آنهايي که گرفته بودند تفهيم اتهام شده است. پرستو اين موضوع را مي گويد و اشاره مي کند:«همه را تا 10 شب فردايي که آوردند اوين تفهيم اتهام کردند.»انگار آنها خيلي سعي داشتند کارشان قانوني باشد. به همه تقريبا همان قرار وثيقه 50 ميليوني را گفته بودند.

آزاد مي کنند و نمي کنند
پرستو درباره آزاد شدن بقيه مي گويد:«بعيد نمي دانم چند نفر ديگر را هم به مرور آزاد کنند. وقتي داشتم بيرون مي آمدم، گفتند به آن سه نفر هم بگوييد. اما حتما عده اي را نگه مي دارند پس از 8 مارس آزاد کنند» حدس پرستو درست است سه نفر ديگر هم در شرف آزادي هستند:«زينب پيغمبرزاده»،«ناهيد کشاورز» و «سميه فريد».

حال بعضي از زنان بازداشتي خوب نيست


سايت ميدان - ساقي لقايي يكي از آزادشدگان تجمع آرام در جلوي دادگاه انقلاب در گفتگو با سايت ميدان از جنبه هاي مختلف اين بازداشت 48 ساعته خبر داد. او صبح روز يكشنبه 13 اسفند به همراه خواهرش سارا در اين تجمع دستگير شده بود و در اين مدت دوقلوهاي يك ساله و دو ماه ه اش به شدت بي تابي مي كردند. او در اين مدت در بند 209 زندان اوين بازداشت بوده است. نام بند 209 زندان اوين براي خيلي از زندانيان سياسي و فعالان جنبش زنان آشنا است. بندي كه متعلق به وزارت اطلاعات است و بودن در آن نامت را در ليست زندانيان داخل اوين ثبت نمي كند.

اعتصاب غذا

"من و محبوبه داريم لاغر مي شويم". اين حرفي است كه نسرين افضلي به شوهرش نيما نامداري مي زند. حالا كه ساعت از 7 گذشته است، ساقي لقايي تاييد و تاكيد مي كند:« همه از ظهر امروز اعتصاب غذا كرده اند.»
او مي گويد:«ما همه در يك سالن بوديم. راهرويي در وسط ما بود. در يك سلول 4 نفر و در ديگري 7 نفر بودند. ما صداي همديگر را مي شنيديم قرارشد اعتصاب غذا كنيم. به اين كه شهلا انتصاري در سلول انفرادي است، چند نفر نمي توانند تلفن بزنند. قرار بود آزاد شويم و نشديم.»

بيماري زنان بازداشتي شدت گرفته است
در اين 48 ساعت هرچند حال بسياري از افراد خوب است و دكتر نيز در صورت نياز مراجعه مي كرد، اما تعدادي از زنان نيز دچار بيماري و مشكل شده اند. در اين ساعت ها بيماري پروين اردلان شدت گرفته است، شهلا انتصاري كه در سلول انفرادي به سر مي برد نيز فشارخونش بالاست و رضوان مقدم زونا گرفته است، مهناز محمدي نيز قبل از اين بيمار بود و بيماري اش شدت گرفته است.

تلفن زدن ممنوع

در اين مدت بيش از 10 نفر از زنان با خانواده هايشان تماس گرفته اند. هم چنين از طرف زندان هم به تعدادي از خانواده ها زنگ شده و اطلاع داده شده كه همسرشان بازداشت هستند. اما لقايي مي گويد:«چند نفر از زنان بازداشت شده نيز با ممنوعيت استفاده از تلفن روبرو هستند. »

منبع: سایت میدان
بازجويي
در اين مدت «ساقي لقايي» يك بار مورد بازجويي قرار گرفته و تفهيم اتهام شده است. اتهام او و خواهرش ماده 618 قانون مجازات اسلامي بوده است و به او گفته اند كه اتهامش اقدام عليه امنيت ملي بوده است. هر چند در اين ماده درباره امنيت ملي چيزي گفته نشده است و متن دقيق آن اين است:«هر كس با هياهو و جنجال با حركات غيرمتعارف يا تعرض به افراد موجب اخلال نظم و آسايش و آرامش عمومي گردد يا مردم را از كسب و كار باز دارد به حبس از سه ماه تا يكسال و تا 74 ضربه شلاق محكوم خواهد شد.»
با استناد به اين ماده بوده است كه آنها براي ساقي لقايي و خواهرش سارا لقايي يك جواز كسب به عنوان وثيقه درخواست کرده اند.
اما از ديگران تعداد بيشتري بازجويي انجام گرفته است.
آزادي

او ساعت 5 بعد از ظهر امروز 15 اسفند آزاد شده است و بلافاصله براي ديدن دوقلوهايش به خانه اشان در كرج رفت. خانواده او غير از مادرش كه مراقبت از دوقلوهاي پسرش را بر عهده داشت، در تمام اين مدت در پشت در زندان اوين و اماكن حضور داشتند.

Tuesday, March 6, 2007

هشت نقرآزاد شدند، بقيه در اعتصاب غذا هستند، يك نفر در سلول انفرادي

سرانجام 8 نفر از زناني كه در تجمع آرام روز 13 اسفند در جلوي دادگاه انقلاب دستگير و بازداشت شده بودند، آزاد شدند
اين 8 نفر همان كساني هستند كه عصر ديروز با اطلاع به خانواده هايشان درخواست كفالت كرده بودند.
پرستو دوكوهكي، پرستو سرمدي، سارا و ساقي لقايي، ناهيد و فريده انتصاري، نيلوفر گلكار و سارا ايمانيان.
البته هم اكنون نيز كارهاي آزادي فريده انتصاري و نيلوفر گلكار به پايان نرسيده است.
خانواده هاي اين افراد امروز صبح با مراجعه به دادگاه انقلاب كفالت و وثيقه درخواستي را ارائه داده بودند و به آنها گفته شده بود بعدا براي آزادي اين افراد اقدام مي شود. بدين ترتيب جمعي از خانواده ها در جلوي زندان اوين ساعت ها منتظر آزادي بستگانشان بودند تا سرانجام آنها پس از پايان وقت اداري و حدود ساعت 5 بعد از ظهر آزاد شدند.
افراد آزاد شده هم چنين از اعتصاب غذاي زنان بازداشتي ديگر در زندان اوين خبر داده و پيش بيني مي کنند که فعلا شخص ديگري از دستگير شدگان آزاد نشود.

زنان حاضر در بند 209 اوين در اعتراض به رفتارهاي صورت گرفته با آنان دست به اعتصاب غذا زده اند.

هم چنين شهلا انتصاري از اولين ساعت هاي بازداشت در سلول انفرادي به سر مي برد. او يكي از كساني است كه در روز 13 اسفند جلسه رسيدگي به پرونده اش در دادگاه انقلاب بررسي مي شد كه با پايان گرفتن جلسه دادگاه بازداشت شد.

هشت نفر از بازداشت شدگان آزاد شدند

منبع خبر: زنسنان
پس از گذشت بیش از چهل و هشت ساعت از بازداشت زنانی که مقابل دادگاه انقلاب دست به تجمع مسالمت آمیز زده بودند، بالاخره
هشت تن از این زنان با قرار کفالت آزاد شدند.
اسامی آزادشدگان به این شرح است: پرستو دوکوهکی، سارا لقایی، ساقی لقایی، نیلوفر گلکار، پرستو سرمدی، ناهید انتصاری، فریده انتصاری و سارا ایمانیان.
آزادشدگان خبر اعتصاب غذای دیگر یاران دربند خویش را تایید کردندو همچنین اعلام کردند که شهلا انتصاری در سلول انفرادی به سر می برد..

حزب سبزهای فرانسه دستگیری زنان را محکوم میکند

منبع: زنستان
روز سیزدهم اسفند ١٣٨٥ تعدادی از فعالین جنبش زنان که در برابر "دادگاه انقلاب" در تهران به یک تجمع اعتراضی مسالمت آمیز دست زده بودند دستگیر شدند. دستگیر شده گان به زندان اوین انتقال داده شده، تعدادزنان دستگیرشده نزدیک چهل نفر بوده و خانواده ها یشان از وضعیت آنان بی خبر میباشند.
مبارزه زنان ایران علیه نقض حقوق شان و علیه استبداد از سابقه طولانی برخوردار میباشد. شجاعت و پیگیری آنان برای کسب خواست ها و مطالباتشان احترام بر انگیز است. تمام مردم ایران زیر فشار و اختناق قرار دارند ومبارزه و خواست های زنان و گارگران و دانشجویان پیوسته سرکوب شده است. امروز یکبار دیگر جمهوری اسلامی ایران زنان را مورد سرکوب قرارداده و حقوق بشر را پایمال مینماید.
حزب سبزهای فرانسه این دستگیرهای خودسرانه را محکوم نموده، خواهان رهائی سریع این فعالین بوده و همبستگی خود را با زنان ایران که برای دمکراسی و آزادی و حقوق دمکراتیک خود مبارزه میکنند اعلام میدارد.حزب سبزهای فرانسهپاریس٥ مارس ٢٠٠٧

تماس تلفنی شش نفر از بازداشت شدگان با خانواده های خود

منبع: زنستان

بنا بر آخرین اخبار رسیده، جلوه جواهری، زارا امجدیان، پروین اردلان ، ناهید جعفری، نسرین افضلی و آسیه امینی با خانواده های خود تماس گرفته اند و اعلام کرده اند که حال آنها خوب است اما فعلا خبری از آزادی آنها نیست و چند روزی بازداشت خواهند بود.
خبرهای دیگر حاکی از آن است که قرار است یازده نفر امروز آزاد شوند که اسامی پرستو دوکوهکی، سارا و ساقی لقایی، نیلوفر گلکار، سارا امینیان، ناهید و فریده انتصاری از این میان اعلام شده است و مقامات با خانواده های آنها تماس گرفته و خواسته اند که شخصی را به عنوان کفیل برای آزادی آنها معرفی کنند.
خبرهای تکمیلی ارسال خواهد شد.
کمپین رهایی فعالان جنبش زنان اززندان را امضا کنید

اخبار انتشار یافته از سوی سازمان عفو بین الملل درباره دستگیری فعالان زن

منبع: زنستان

ایران: دستگیری تعدادی از زنان، می تواند تلاشی در جهت توقف و پیشگیری از فریاد برابری و عدالت خواهی در روز جهانی زن باشد.
امروز، سازمان عفو بین املل، خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط بیش از 30 تن از زنان فعال ایرانی، که 4 مارس در پی تجمعی صلح آمیز در تهران بازداشت شده بودند، گردید. سازمان نامبرده بر این باوراست، این اقدام به قصد ترساندن فعالان حوزه زنان، از سازماندهی اقداماتی در جهت پر رنگ تر کردن روز جهانی زن در 8 مارس صورت گرفته است.
این زنان در مقابل دادگاه انقلاب تهران، در پی تجمعی اعتراض آمیز به محاکمه 5 تن از زنانی متهم به شرکت در تجمع روز 12 ژوئن 2006 که به منظور درخواست تحقق حقوقی برابر برای مردان و زنان در قانون ایران برگزار شده بود، دستگیر شدند. تجمع برگزار شده در ماه ژوئن(خرداد ماه) با اعمال خشونت و دستگیری حدود 70 نفر توسط نیروهای امنیتی خاتمه یافته بود.
ایرن خان، دبیر کل سازمان عفو بین الملل اظهار داشت: " مقامات ایرانی، به جای دستگیری افراد شرکت کننده در تجمعات صلح آمیز، بهتر است درخواست زنان برای برابری در قانون را جدی تر دنبال کنند و تبعیضات نسبت به زنان را که در هرجای نظام حقوقی ایران وجود دارد، مورد توجه و بازبینی قرار دهند. ما از این جهت که امکان دارد، افراد بازداشت شده در روز قبل را تا روز 8 مارس، که آنها خود را برای اقداماتی در جهت درخواست برای حقوقی برابرکه در سراسر حهان به رسمیت شناخته می شوند آماده می کردند، در بازداشت نگه دارند، نگرانیم.
افراد بازداشت شده در روز یکشنبه، که شامل حداقل چهار تن از پنج نفری که آن روز موعد مقرر دادگاهشان بود نیز می شوند، به اداره مفاسد اجتماعی وزرا، بازداشتگاهی که معمولا برای افراد متهم به جرائم خرد، همچون تخطی از پوشش مناسب، مورد استفاده قرار می گیرد، برده شدند. گفته می شود اعضای خانواده این افراد در جهت تلاش برای اطلاع از وضعیت آنها و ضمانت برای آزادی اقوام خود، به ساختمان وزرا، مراجعه کرده اند که تلاششان بی نتیجه بوده است. بنا بر گزارشات ارائه شده، تمام این زنان بعد از آن به بند 209 زندان اوین، که تحت کنترل و نظارت وزرارت اطلاعات بوده و خارج از حوزه نظارتی سازمان زندانهای ایران است، منتقل شده اند.
دورنما
فریبا داودی مهاجر، شهلا انتصاری، نوشین احمدی خراسانی، پروین اردلان و سوسن طهماسبی از جمله افراد دستگیر شده در تجمع 12 ژوئن 2006 (22 خرداد 1385) می باشند که همه آنها به اتهام "تبلیغات علیه نظام"، " اقدام علیه امنیت ملی" و " شرکت در یک تجمع غیر قانونی"، به شعبه 6 دادگاه انقلاب در تهران فراخوانده شده بودند.
افراد دیگری هم به شرکت در تجمع روز 12 ژوئن (22 خرداد) متهم شده که هنوز به دادگاه احضار نشده بودند. ژیلا بنی یعقوب، خبرنگاری که در بین تظاهر کنندگان دستگیر شده در 4 مارس نیز می باشد، از همان افرادی است که به اتهام شرکت در تجمعی غیر فانونی 12 ژوئن، در ژانویه 2007 محاکمه و سپس تبرئه گردید.
در آگوست 2006، فعالان در حوزه حقوق زنان ایران، "کمپین برای برابری" را با هدف جمع آوری یک میلیون امضا از ایرانیان، در حمایت از اعمال تغییر در قوانینی که منتج به تبعیضات قانونی نسبت به زنان می شوند، به راه انداختند. سایت این کمپین در طی هفته های اخیر به مناسبتهای مختلف، توسط مقامات ایرانی فیلتر شده که دسترسی ایرانیان را به اخبار مرتبط با کمپین دشوار ساخته است. سازمان عفو بین الملل از این کمپین حمایت کرده و در روز جهانی زن، به همراه شیرین عبادی، وکیل ایرانی و فعال برجسته حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل 2003، بیانیه ای مشترک در خصوص حقوق برابر برای زنان ایرانی، منتشر خواهد کرد.